محسن عنایتی، کارگردان سینمای کودک، در گفتوگو با خبرگزاری حوزه اظهار کرد: سینمای کودک یکی از راهبردیترین گونههای سینمایی است، زیرا مخاطب آن در مرحله شکلگیری هویت فکری، اخلاقی و معنوی قرار دارد. هر تصویری که کودک در این دوره دریافت میکند، میتواند به بخشی از ذهنیت پایدار او در آینده تبدیل شود. از اینرو، توجه به محتوای آثار کودک یک ضرورت فرهنگی است، نه صرفاً یک انتخاب هنری.
وی با اشاره به جایگاه مفاهیم دینی در سینمای کودک افزود: مفاهیم دینی در این ژانر باید با زبان ساده، صادقانه و متناسب با جهان کودک ارائه شوند. کودکان مخاطبان مستقیمی هستند که بیش از هر چیز به حس، تصویر و داستان واکنش نشان میدهند. اگر این مفاهیم بهدرستی و با ظرافت منتقل شوند، میتوانند تأثیر عمیق و ماندگاری بر شخصیت کودک داشته باشند.
عنایتی تصریح کرد: یکی از اشتباهات رایج، تصور ارائه مستقیم و آموزشی مفاهیم دینی به کودک است. سینمای کودک محل خطابه و آموزش رسمی نیست، بلکه عرصه روایت، تخیل و همذاتپنداری است. مفاهیم دینی باید در دل قصه، شخصیت و کنشهای داستانی حضور داشته باشند تا کودک آنها را زندگی کند، نه اینکه صرفاً بشنود.
این کارگردان سینمای کودک ادامه داد: ارزشهایی مانند راستگویی، امانتداری، احترام به والدین، کمک به دیگران و امید به آینده، ریشههای عمیق دینی دارند. وقتی این ارزشها در قالب داستانهای جذاب کودکانه روایت میشوند، کودک بدون آنکه احساس اجبار کند، با آنها همراه میشود و این مفاهیم به بخشی از نظام فکری او تبدیل میشوند.
وی با بیان اینکه سینمای کودک نقش مهمی در پرورش مخاطب آینده سینما دارد، گفت: کودک امروز، مخاطب اصلی سینمای بزرگسال فرداست. اگر از دوران کودکی، مخاطب با مفاهیم دینی، اخلاقی و انسانی انس بگیرد، در آینده نیز نسبت به این نوع سینما گرایش و آمادگی بیشتری خواهد داشت. این یک سرمایهگذاری بلندمدت فرهنگی است.
عنایتی افزود: نمیتوان انتظار داشت سینمای بزرگسال بهتنهایی بار ترویج مفاهیم دینی را بر دوش بکشد. این مسیر باید از سینمای کودک آغاز شود، جایی که ذهن مخاطب آماده پذیرش، تخیل و شکلگیری الگوهای فکری است. غفلت از این مرحله، باعث میشود در آینده با مخاطبی بیگانه با مفاهیم دینی مواجه شویم.
وی با اشاره به نقش خانواده در کنار سینمای کودک اظهار کرد: خانوادهها معمولاً همراه فرزندان خود آثار کودک را تماشا میکنند و این یک فرصت مهم است. زمانی که یک فیلم کودک مفاهیم دینی را بهدرستی منتقل میکند، این پیامها بهصورت غیرمستقیم به فضای خانواده نیز راه پیدا میکند و گفتوگوی تربیتی میان والدین و فرزندان شکل میگیرد.
این کارگردان تصریح کرد: سینمای کودک دینی نباید کودک را از دنیای شاد و خیالانگیز خود دور کند. برعکس، مفاهیم دینی باید در همین فضای شاد، رنگی و پرنشاط روایت شوند. کودک از طریق شادی، بازی و داستان، بهتر و عمیقتر با مفاهیم معنوی ارتباط برقرار میکند.
عنایتی با تأکید بر نقش شخصیتپردازی در سینمای کودک گفت: قهرمانان کودکانه میتوانند حامل مفاهیم دینی باشند، بدون آنکه به شخصیتهای کلیشهای تبدیل شوند. کودک با قهرمان همذاتپنداری میکند و رفتارهای او را الگو قرار میدهد. اگر این قهرمانها اخلاقمدار و مسئول باشند، این ویژگیها به ذهن کودک منتقل میشود.
وی ادامه داد: سینمای کودک میتواند آیندهنگر باشد و مخاطبی تربیت کند که در بزرگسالی، پذیرای سینمای معناگرا و دینی باشد. این پیوند میان سینمای کودک و سینمای بزرگسال، اگر آگاهانه طراحی شود، مسیر آینده سینمای کشور را به سمت آثار عمیقتر و ارزشمحور هدایت خواهد کرد.
این کارگردان سینما با اشاره به مسئولیت فیلمسازان کودک اظهار کرد: کارگردان سینمای کودک باید نسبت به تأثیر بلندمدت اثر خود آگاه باشد. مخاطب کودک، اثر را فراموش نمیکند و بسیاری از تصاویر و داستانها تا سالها در ذهن او باقی میماند. این مسئولیت، دقت و وسواس بیشتری در انتخاب محتوا میطلبد.
عنایتی افزود: برای تولید آثار موفق در حوزه سینمای کودک دینی، نیازمند پژوهش و شناخت روانشناسی کودک هستیم. مفاهیم دینی باید متناسب با سن، درک و زبان کودک طراحی شوند. در غیر این صورت، اثر نهتنها موفق نخواهد بود، بلکه ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد.
وی با بیان اینکه حمایت نهادی از سینمای کودک ضروری است، گفت: تولید آثار کودکانه با کیفیت، نیازمند حمایت فرهنگی و برنامهریزی بلندمدت است. اگر سیاستگذاران فرهنگی به سینمای کودک بهعنوان پایه تربیت مخاطب آینده نگاه کنند، مسیر برای رشد سینمای دینی نیز هموارتر خواهد شد.
این کارگردان تصریح کرد: سینمای کودک میتواند بستری امن و مؤثر برای آشنایی اولیه کودکان با مفاهیم دینی باشد. این آشنایی اولیه، اگر درست شکل بگیرد، در نوجوانی و بزرگسالی به علاقه، فهم و انتخاب آگاهانه منجر خواهد شد.
عنایتی ادامه داد: آینده سینمای دینی از سالنهای سینمای کودک آغاز میشود. اگر امروز برای مخاطب کودک سرمایهگذاری فکری و فرهنگی انجام دهیم، فردا با نسلی مواجه خواهیم بود که سینما را نه صرفاً ابزار سرگرمی، بلکه رسانهای برای معنا، اخلاق و رشد انسانی میداند.
عنایتی با تأکید بر اهمیت قصهگویی در سینمای کودک گفت: داستانهای کودکانه بهترین ابزار برای آموزش مفاهیم دینی هستند، زیرا کودک از طریق داستان و تخیل با ارزشها و آموزهها ارتباط برقرار میکند. این روش، یادگیری مفاهیم اخلاقی و ایمانی را طبیعی و جذاب میکند و کودکان بدون آنکه حس تحمیل داشته باشند، با پیامها همراه میشوند.
وی افزود: موسیقی، رنگ و تصویر نیز در سینمای کودک نقش مهمی در انتقال مفاهیم دینی دارند. صحنههای شاد، آهنگهای متناسب و فضاسازی جذاب میتوانند زمینه پذیرش ارزشهای دینی را برای کودک فراهم کنند و به تثبیت این آموزهها در ذهن او کمک نمایند. این عناصر هنری مکمل روایت داستان هستند و اثرگذاری آن را چند برابر میکنند.
این کارگردان سینمای کودک تصریح کرد: همکاری با مشاوران دینی و روانشناسان کودک برای تولید آثار سینمایی ضروری است. این همکاری باعث میشود که مفاهیم دینی به شکلی علمی و هنری با روان کودک سازگار شود و در نتیجه، اثر نه تنها آموزنده بلکه جذاب و قابلدرک باشد. بدون این هماهنگی، ممکن است پیام اثر از کودک دور بماند یا برداشت نادرستی ایجاد شود.
عنایتی با اشاره به نقش سینمای کودک در شکلدهی به آینده فرهنگی گفت: مخاطب کودک امروز، سینماگر و مخاطب حرفهای فردا خواهد بود. اگر از کودکی با مفاهیم دینی و ارزشهای انسانی آشنا شود، در بزرگسالی آثار دینی و معناگرا را بهتر میپذیرد و نسبت به انتخابهای فرهنگی خود آگاه خواهد بود. بنابراین سینمای کودک سرمایهگذاری بلندمدت فرهنگی است.
وی در پایان تصریح کرد: سینمای کودک میتواند حلقه اتصال میان سرگرمی، آموزش و پرورش دینی باشد. زمانی که این سه عنصر با هم ترکیب شوند، کودک نه تنها سرگرم میشود، بلکه ارزشهای اخلاقی و دینی را زندگی میکند و در بزرگسالی نیز به یک مخاطب آگاه و علاقهمند به سینمای ارزشمحور تبدیل خواهد شد. این همان هدف کلیدی سینمای کودک دینی است.
انتهای پیام










نظر شما